<$BlogRSDUrl$>



online-->

خونواده ما 


این چند روزهه بارها اومدم که یه چیزی اینجا بنویسم اما هر دفعه قبل از اینکه صفحه بلاگر باز بشه یه کاری پیش اومد و موکول شد به بعد.
مثلن قرار بود بعد از فوریه و تموم شدن این سال تحصیلی یکم کارم کمتر بشه اما فعلن که هیچ خبری از تعطیلی نیست و دارم به تاخت کلاسهای عقب افتاده مدرسه و کارهای آخر سال اینجا رو انجام میدم.
بعله همونجور که از راوی خبر‌دار شدید خونواده ما یه چند ماه دیگه سه نفری میشه.
خیلی ها همون جور که از کامنتها بر میومد از اون پست دو سه ماه پیش حدس زده بودند که چه خبره. راستش چون ما تا دو سه هفته قبل به کسی خبر نداده بودیم من هم اینجا چیزی ننوشتم.
خیلی بامزه بود من تا قبل از اینکه اولین بار نی نی رو تو دستگاه سونوگرافی ببینم همش یه توده بافت و استخوون تو ذهنم ازش تصور کرده بودم اما اون روز برای اولین بار دیدم که یه صورت کوچیک تو مونیتور معلوم شده. چنان محو تماشا شدم که تا یه هفته همش اون صحنه جلوی چشمم بود.
دفعه بعدش که صدای قلبش رو شنیدم و دکتر یکی یکی اعضإ بدنش رو بهم نشون میداد باز هم برام عجیب و جالب و دوستداشتنی بود. حالا از اون روز همش وقتی یادم میاد یه موجود کوچولوی دیگه توی وجودم داره ذره ذره بزرگ میشه یه حس خوشبختی بی نهایت بهم میده که قابل مقایسه با هیچی نیست.
الان همش دارم فکر میکنم چرا خیلی ازما زنها فکر میکنیم غیر از ظلم جامعه مردسالار، تمام بدبختی طبیعت هم سر ما ریخته و آقایون از بارداری و زایمان و هزار چیز دیگهای که ما تجربه میکنیم، راحتنند. جدن دلم برای آقایون میسوزه که نمیتونند این همه خوشی رو تجربه کنند. حس پرورش یه انسان دیگه تو بطن خودت کم چیزی نیست که طبیعت با همه مهربونیش به ما زنها داده.
***********
از هفته پیش که فهمیدم شانس ایران رفتنمون خیلی کمه انقدراز انرژی تخلیه شدم که وقتی به وسطهای روز میرسم دیگه هیچ جونی واسه ادامه روز ندارم. نمیدونم شاید اثرات حاملگی و بهارهم باشه.
فقط میخوام کمبود انرژی و وقت رو عذر بیارم و بگم ببخشید اگه انقدر دیر دارم از کامنتهای پر محببتتون تشکر میکنم. مثل همیشه کلی شاد شدم از داشتن دوستان با صفایی مثل شما.
**********
بالاخره این جرج کلونی هم که من براش دعا میکردم اسکار گرفت . خوش به حالتون که این فیلمها رو قبل از مراسم دیدید. ما که اینجا فعلن از نعمت سینما محرومیم تا اگه خدا بخواد حداقل بریم یه شهر دیگه که تو سینماهاش همش فیلمهای قرن وسطیی یا در پیتی نشون ندند.
**********
همش نگران تصمیم نشست شورای حکام برای ایرانم. نکه باز جنگ بشه. نکنه به این بهونه مردم رو بیشتر تحت فشار بذارن. نکنه روسیه و چین جیب ایران رو خالی کنند.
کی میشه که اسم ایران از صدر اخبار کنار بره و ما هم مثل بقیه کشور ها یه عضو عادی از مجموعه جهان بشیم.
**********
میدونم شاید خبر داشته باشید و تو خیلی از وبلاگها خونده باشید؛ اما برای دل خودم که میتونم این لوگو و لینک رو اینجا بذارم.