<$BlogRSDUrl$>



online-->

تجربه های تدریس 


چقدر بچه ها زود بزرگ میشند.
امروز دقت کردم چقدر شاگردهای کلاس اولم بزرگ شدند. همگی قدشون بلند شده بود و این برای من که هر ماه هم چند بار میبینمشون به چشم میومد.
دیگه همشون باهام دوست شدند و اون شیطونهاشون هم دیگه اذیت نمیکنند.
از در که میرم تو شروع میکنند به بررسی کردن هر چیزی ازم که توجهشون رو جلب میکنه. امروز با هم پچ پچ میکردند:
"مدل موهاشو عوض کرده قیافش عوض شده"
"گوشواره سبز انداخته"
"لاک نزده"
امروز با هم یه بازی میکردیم که تو مایه های صندلی بازی خودمون بود فقط باید اعداد انگلیسی رو میگفتند و هر کس هر عددی دستش بود باید با یه نفر دیگه جاشو عوض میکرد بعد یه نفر آخر سر صندلی بهش نمیرسید و به قول خودشون"اونی" (دیو) میشد. من هم برای اینکه کلاس رو سر حال بیارم گفتم هر کس دو بار اونی بشه باید برامون یه کار بامزه انجام بده.
یکی از دخترها برامون آهنگ فستیوال عروسکیشون رو با رقصش اجرا کرد؛ که من اولین بارم بود میدیدم .
یکیشون هم همه کلاس رو از خنده روده بر کرد. ادای یکی از کمدین هاشون رو در می آوورد از خودش بامزه تر.
معلمهای خودشون که کلی ذوق کرده بودند آخر کلاس بهم می گفتند امروز خیلی خوش گذشت.
تو سیستم آموزشی اینها بچه های ابتدایی هیچ امتحانی ندارند و همگی تا سال ششم دبستان رو پشت سر هم میخونند. ولی بعد از اون تو دوره راهنمایی و دبیرستان فکر کنم دیگه ازشون امتحان میگیرند.
بیشتر درسها هم با موزیک و گردش و تفریحه. کلاسها 45 دقیقه ایه و هر روز شش تا کلاس دارند.
ظهر هم برنامه ناهار و بعدش تمیز کردن مدرسه دارند.
معلمها هم خودشون همه جای مدرسه رو تمیز میکنند. من یه بار دیدم مدیر مدرسه داشت شیشه های دستشویی رو پاک میکرد.
همه کارها گروهی انجام میشه و امتیاز دهی و تشویق بچه ها هم گروهیه.
یه چیزی رو هم بگم که حقوق معلمها اینجا خیلی بالاست و معلمها جزو افراد با درآمد بالا محسوب میشند و برای همین متقاضی معلمی هم خیلی زیاده و باید برای معلم شدن امتحان استخدامی رو قبول بشند. این امتحان هم شامل همه چیز از آشپزی و زبان و موسیقی و ورزش و...هست.
جدن معلمهاشون باید همه فن حریف باشند. معمولن هم انقدر توی مدرسه بعد از کلاس کار باید انجام بدند که بعضی وقتها تا یازده شب دارند کار میکنند.
یه بار به یکی از معلمها گفتم تو ایران معلمهای دبیرستان فقط 24 ساعت در هفته کار میکنند و بعد از کلاس هم اولین نفری هستند که از مدرسه میرند بیرون. چشماش چهار تا شده بود که پس کی به امور آموزشی میرسند.
البته که حقوق معلمهای ایران به پای اینها نمیرسه اما خداییش من که تو ایران تدریس کردم میدونم بیشتر معلمهای مدرسه ها( به خصوص با تجربه هاشون)هیچ دلی برای آموزش و پرورش بچه ها نمیسوزونند و هیچ زحمت خاصی هم برای کارشون نمیکشند. حتی اونهایی که حقوق خوبی هم میگیرند.
**********
بی زحمت یه نگاهی اینجا بندازید و اگه دوست داشتید اقدام کنید.
خسته نباشید