<$BlogRSDUrl$>



online-->

اعتقاد به دموکراسی 


از وقتی نتیجه انتخابات ایران معلوم شد و احمدی نژاد برنده شد هر وقت کسی اینجا ازم در مورد رییس جمهورمون میپرسید جواب میدادم که ایشون فرد منتخب من نیست و این حزب با خواسته ها و اصلن با افکار من خیلی فاصله داره و من اصلن دوست ندارم راجع به سیاستهاش حرف بزنم.
با وجود اینکه میدونم انتخابات ایران کاملن آزاد نیست و یه تکه پاره ای از انتخابات آزاده و شاید هم تقلبی هم تو انتخابات شده باشه، اما همه میدونیم که به هر حال رییس جمهور فعلی ما منتخب خیلی از مردم ما هست.
گیرم که خیلی ها بگن این گروه با مظلوم نمایی و تظاهر به ساده زیستی و وعده نفت سر سفره مردم تونستن قدرت رو دستشون بگیرند. اما به هر حال که یه سری از مردم ایران یعنی همون جایی که من و شما دلمون میخواد یه روزی آزاد باشه و همون مردمی که باهاشون هم وطن و همزبون هستیم این گروه رو منتخب خودشون میدونند.
دارم فکر میکنم شاید برخورد من با این انتخاب خیلی درست نیست. انتخابات حداقل میتونست بهمون نشون بده هنوز درصد بیشتر مردم ایران دلشون به هیمن حرفها و وعده ها خوشه و اصلن ترجیح میدن کسی که به اعتقادات مذهبی اونها نزدیکتر هست انتخاب بشه.
یک کلام یعنی اینکه ما در اقلیت هستیم.
الان که نتیجه انتخابات فلسطین هم معلوم شده باز معلوم میشه گروه بیشتری از فلسطینی ها به همین سیاست گروه حماس تمایل دارند تا هر گروه دیگه ای. حالا هی آمریکا و اسراییل بگن نتیجه انتخابات رو قبول ندارند اما حقیقت رو که نمیشه عوض کرد.
زمانی هم که بوش تو انتخابات آمریکا برنده شد خیلی از خود ماها گفتیم آمریکایی های رفتند به یه آدم گاوچرون و بی سواد رای دادن که پول مالیاتشون رو صرف هزینه های جنگ با عراق میکنه. اما حقیقت اینه که خیلی از مردم آمریکا با سیاستهای بوش موافقتر بودند.
به فرض این انتخابها بهترین نباشه، چه برای ایران که نتیجه اش میشه رسیدن به وضعیت جنگی یا بخشیدن دو دستی مملکت به بیگانه ها و صرف بودجه مملکت برای کارهای کم ارزش، چه برای فلسطین که باز اونها رو ممکنه از آرزوی رسیدن به کشور فلسطین دور بکنه، چه برای آمریکایی ها که مالیاتشون رو صرف کشور گشایی بکنه.
به هر حال اگر به دموکراسی واقعن اعتقاد داریم باید قبول کنیم که همین آدمها و گروه ها منتخب بیشتر مردم هستند و اگه مردم صلاح خودشون رو بهتر نمیدونند شاید برای اینه که آینده بهتری که ماها ازش دم میزنیم برای اونها بهتر نیست یا بهشون نشون داده نشده یا از اون آینده بهتر دلسرد شدند.
من هر چی بیشتردر مورد ایران میفهمم و یاد میگیرم، بیشتر معتقد میشم که کار فرهنگی برای مردم ایران لازمتر هست تا فعالیت سیاسی. بقیه جاها رو هم نمیدونم.
در حاشیه:
من نه نظریه پرداز سیاسی هستم نه ادعایی دارم اما این چیزهایی که اینجا مینویسم فقط نظرم هست که شاید بعدن با مطالعه و تجربه بیشتر عوض بشه. شاید علت نوشتن اینجور مسایل برای اینه که همیشه از هر دری یه حرفی برای گفتن دارم و میخوام معلوماتم رو محک بزنم.