$BlogRSDUrl$>
درگیری های ذهنیمن طرفدار جنگ نیستم از هیچ نوعش. فقط دچار تناقضات فکری شدم و نمیتونم تصمیم بگیرم که چه منطقی درستتر هست. اینه که میخوام اینجا سوالهایی که به ذهنم میرسه و براش جواب پیدا نمیکنم رو بنویسم شاید با خوندن نظرات دوستان ناسیونالیست و کسانی که طرفدار جنگ یا تحریم علیه ایران هستند به یه نتیجه ای برسم. (شاید بشه گفت از نیک آهنگ تقلب کرده باشم اما خوب این هم یه روشه دیگه) 1. وقتی بچه های هم سن و سال ژاپنی رو با هم نسلیهای خودم مقایسه میکنم دایم فکر میکنم کدوم یکی از ماها خوشبختریم و از زندگیمون بیشتر لذت میبریم آیا اگه نیاکان این ژاپنی ها اون موقع جلوی آمریکا کوتاه نمیومدن الان ژاپن برای ژاپنی ها بهشت برین میشد؟ وقتی میبینم نسل گذشته ما گند زد به زندگی ما وقتی خودش داشت تو حداقل رفاه اقتصادی زندگی میکرد آیا به اندازه سر سوزنی به این فکر میکرد که آینده بچه های ایران بشه اعتیاد و بی کاری و هزار بدبختی دیگه یا در بهترین شکل مهاجرت از ایران؟ ما چقدر حق داریم برای آینده بچه ها مون تصمیم بگیریم ؟ در چه صورتی آینده بچه هامون تامین میشه؟ اگه ایران درگیر جنگ بشه و در نهایت زیر بار مداخله آمریکا یا کشور های دیگه بره وقتی بچه های ما بزرگ شدن از کاری که ما کردیم راضی خواهند بود یا نه؟ ژاپن تو چنگ شکست خورد. درست مثل آلمان . اون زمان هم آلمان هم ژاپن از نظر تکنولوژی خیلی از بقیه کشورها جلوتر بودند خیلی بیشتر ازسطح ادعای ما تو تکنولوژی هسته ای در حال حاضر. اما شکست خوردند. قوانینی که بعد از جنگ جهانی گذاشته شد همه به شکلی بود که دست آلمانی ها و ژاپنی ها تو خیلی چیزها بسته بود. مثل اینکه ژاپن نمیتونه صنایع نظامی داشته باشه. اما الان که موقعیت این دو تا کشور رو با کشورهای پیروز جنگ مقایسه میکنیم میبینیم هر دو در واقع تونستند کشورهای پیروز رو با تکنولوژی خودشون تسخیر کنند. آلمان حرف اول رو تو صنایع و تکنولوژی تو اروپا میزنه و ژاپن بیشتر بازارهای محصولات صنعتی آمریکا و خیلی جاهای دیگه رو تصاحب کرده. پس میشه گفت پیروز میدان بودن فقط به پیروزی در جنگ یا دفاع ناسیونالیستی از کشور نیست. |