$BlogRSDUrl$>
گیج بازی...یکی از ضایع ترین اتفاقات میتونه این باشه که یه نفر بهت زنگ برنه و خیلی صمیمی باهات خوش و بش کنه ولی تو هر چی به مخت فشار میاری حتی بعد از اینکه طرف خودش رو بهت معرفی کرد باز هم یادت نیاد طرف کیه. عین بز (با عذز خواهی از جناب بز!) باهاش حرف میزنی حتی بهش تبریک سال نو رو جلو جلو میگی و" ویش یو اِ گود کریسمس" اما باز هم یادت نمیاد که نمیاد؟؟؟ به محض اینکه تلفن رو قطع میکنی یادت میاد پرستاریه که تو مدتی که بیمارستان بودی کلی بهت محبت کرده و تو همش دنبال یه فرصت بودی که بهش زنگ بزنی و یه شام یا ناهار دعوتش کنی. اما انقدر یخ حرف زدی که دیگه روت نمیشه باز بهش زنگ بزنی و جریان رو توضیح بدی. کلن برام زیاد اتفاق میفته که صدا و تصویر آدمها به هیچ عنوان یادم نمیاد. فکر کنم سرهمین مشکل گیجی کلی رابطه خوب رو از دست دادم و کلی دوست خوب رو دلگیر کردم. ********** با وجود اینکه این نوشته دلتنگستان دید مردانه داره، اما عجیب باهاش همذات پنداری کردم.
|