<$BlogRSDUrl$>



online-->

خبر خونی...

بهترین کار برای داشتن اعصاب راحت در طول روز و روحیه خوب برای درس خوندن و رسیدن به کارها اینه که آدم سرش رو بندازه پایین و مثل مازوخیسیتی ها نره سراغ خوندن اخبار ایران و جهان.
این چه عادت بدی هست که این همه ساله با منه.از وقتی یادم میاد چیزی که هر روز تو خونه ما میومد روزنامه بود.مامان من با وجود اینکه یه زن خونه دار بود اگه هر روز روزنامه ها رو زیر و رو نمیکرد روزش شب نیمشد.ژنش هم انگار رسید به من.حالا آدم وقتی تو محیط هست انقدر اذیت نیمشه اما وقتی دور از ایران هستی هر خبر بدی که میخونی گند زده میشه به اعصابت.برای همینه که اینایی که یه مدت از خارج رفتنشون میگذره دیدشون از حال و هوای ایران عوض میشه.
تو دنیا هم که کم اتفاق بد نمیفته یه روز کاترینا یه روز زلزله پاکستان و هند.یه روز کشته شدن مردم عراق.آدم باید سنگ باشه این خبرها رو بخونه و هیچیش نشه.
یه روز رییس جمهور آمریکا جن زده میشه میگه خدا باهاش حرف زده.یه روز رییس جمهور ما(یا دار و دسته اش) خواب نما میشه و یه دفعه میشه نماینده امام زمان.یه روز هم نخست وزیر ژاپن برای اینکه حرص بقیه کشورها رو در بیاره میره معبد تا یاد وحشی بازیها شون رو گرامی بداره.(چه جمله ای نوشتم) خبر اعدام و خودسوزی و قتل و اختلاص هم که دیگه به وفور هست.
فقط خبرهای علمی و فرهنگی -هنریه که یکم دل آدم رو باز میکنه.
بهترین خبری که این چند وقته خوندم مربوط به نوبل فیزیک بود. کلی جو گیر شدم و ذوق مرگ از اینکه نوبل فیزیک رسید به مطالعات اپتیکی. آی حال میکنم با این اپتیک.یکی بگه بقیه زحمتشو کشیدند و جایزه اش رو گرفتند تو چرا انقدر ذوق کردی.
عوضش امروز این خبر حالم رو گرفت اساسی. یه مشت احمق دیوانه پول پرست سلاح شیمیایی و اتمی درست میکنند بعد میدن دست یه دیوونه بدتر از خودشون مثل صدام که بزنه پدر یه عده رو در بیاره .جمعش کنید این ادا های حقوق بشری تون رو.من یکی که این حرفها و اداهای غربی ها تو کتم نمیره.
**********
از دست این ژاپنی ها هم که همه چیزشون بوی ماهی میده حرصم گرفته.یکی از بچه ها سوغاتی یه جور کلوچه آورده. من هم گرسنه یه گاز اساسی زدم .تو دهنم انگار یه کاسه آب دریا ریخته باشند.یه بوی ماهی میداد که خدا میدونه.
جالبه از رو هم نیمرم و باز هر چیزی نویی میبینم امتحان میکنم.