<$BlogRSDUrl$>



online-->

داستان آدم و حوا...

اول صبح دوشنبه ای به جای اینکه بشینم سر کدهای برنامه ام و یه فکری برای درسهام بکنم ، نشستم دارم به یه سوال اساسی فکر میکنم.
بعد از خوندن این مطلب نازلی به فکرم رسیده چرا در طول تاریخ ما زنها همیشه محکوم به از راه به در کردن مردها شدیم؟
از اول، داستان این جوری شروع میشه که حوا، آدم رو از راه به در کرد و باعث از بهشت رونده شدنش شد.بعد از این واقعه هم همیشه ما زنها این مهر به پیشونیمون خورده که باعث انحراف مردها هستیم. به همه دینها و مذهبها که نگاه میکنی توش پر از مقررات دست و پا گیر برای زنهاست .همیشه باید زنها محدود بشند تا مردهای نازنین یه وقت از راه راست منحرف نشند و بتونند با خیال راحت به عبادت یا زندگی یا کارشون برسند.
توایران(یا شاید خیلی جاهای دیگه) اگه یه مردی دست از پا خطا کنه باز هم این زن طرف مقابلش هست که محکوم به منحرف کردنش میشه.در صورتی که اگه زنی دست از پا خطا کنه همیشه خودش محکومه و هیچ وقت نمیشنوی که کسی این طور قضاوت کنه که مرده اون رو از راه بدر کرده.
اینجور قضاوت کردن فقط از طرف مردها نیست؛ بیشتر زنها هم قضاوتشون بر همین اساسه.

اما واقعیت که این نیست .خیلی وقتها هم شده که مردها سعی در منحرف کردن زنها دارند. و اگه بنای خلقت آدمها یکی هست برای یه زن یا یه مرد به یک اندازه امکان فریب خوردن و منحرف شدن وجود داره.
میگم نکنه تمام داستان آدم و حوا ساخته و پرداخته ذهن آقایون باشه تا خودشون رو مظلوم و فریب خورده تاریخی نشون بدند تا بتونند برای همیشه از زیر بار مسؤلیت خطاهاشون شونه خالی کنند و همه تقصیرها رو بندازند گردن فریبکاری و دلبری خانومها؟
اون خدایی که من میشناسم و بهش اعتقاد دارم عدالتش بیشتر از اینهاست. برای همین با دید خداشناسی من جور در نمیاد که بخواد تفاوتی در هیچ چیز قایل شده باشه. وقتی به طبیعت هم نگاه میکنم باز میبینم تنها دلیل قانع کننده برای اینکه همه موجودات و تمام عالم بر پایه دو جنسیتی بنا شده برای تولید مثل و ادامه نسله. درسته که همیشه دلبری از طرف جنس مونث یا ماده ها بوده و تحریک پذیری از طرف نرها اما حتی این هم برای توازن طبیعیشه. در صورتی که تو رفتار حیوونها هم دیده میشه که یه مذکر میتونه به دلبریهای ماده اهمیت نده و تحریک نشه. (من اینو به چشم خودم تو پارک میمونهای ژاپن بین شامپانزه ها که خیلی به انسان شبیه هستند دیدم.)
اگه مردی واقعا بخوادعبادت کنه یا کار خیر انجام بده یا کار کنه یا هر چی وقتی کارش ارزش پیدا میکنه که بتونه حتی اگه تو شرایط سخت(منظور دلبری خانومهاست که برای آقایون انقدر سخته ازش بگذرند) قرار گرفت باز هم کارش رو انجام بده.
چطور ما خانوها باید همیشه حواسمون جمع باشه تا هم خودمون یه وقت از راه بدر نشیم و هم آقایون رو با صدای زیبا یا آرایش یا لباس باز یا موی آزاد یا ... ازراه بدر نکنیم اما آقایون حتی نمیتونند به اندازه سر سوزنی خودشون رو کنترل کنند.
بهتر نیست به جای زیر سوال بردن عدالت خدا یا نظم طبیعت به فکر تمرین برای جدی تر و محکم تر بودن بود؟ وقتی ما خانونها میتونیم حتما آقایون هم میتونند .یا اینکه بهتره دست از قضاوت و داوری یه طرفه برداریم و قبول کنیم تو هر شرایطی پیش میاد یا هر اتفاقی که میفته،هر دو طرف هستند که مسـؤلند.