<$BlogRSDUrl$>



online-->

تجربه بیمارستان...
هر چی از خوش رویی و ادب این ژاپنی ها گفته بشه باز هم تا آدم با چشم خودش نبینه باور نمیکنه که این موجودات انقدر متواضع و مؤدب هستند.با وجود اینکه داره سه سال میشه که من اینجا زندگی میکنم و تو موقعیتهای مختلف رفتار همراه با احترام و ادب این ژاپنی ها رو دیدم اما باز هم بعضی وقتها انگشت به دهان میمونم از کارهای اینا.
روز اول که برای بستری شدن رفتم مسول پذیرش مارو فرستاد به بخشی که باید بستری میشدم.وقتی رسیدیم توی بخش یه پرستار خیلی خوش رو اومد خودش رو معرفی کرد و بعد از یه تعظیم گفت که من پرستارت هستم و هر کاری داشتی در خدمتم.انقدر این دختر خوش اخلاق و مهربون بود که وقتی اون دوروبرم بود احساس راحتی میکردم.با همه شرم و حیای مسخره و بی خودی که من دارم اما با این دختر اصلن معذب نبودم.
هر وقت هم که شیفتش تموم میشد پرستار جایگزین میومد خودش رو معرفی میکرد یه تعظیم هم میکرد و خواهش میکرد که اگه کاری داشتم صداش کنم.
هر وقت یکی از پرستارها میخواستن آمپول یا سرم بزنن یا ازم خون بگیرن هی میگفتن ببخشید که دردت میاد.معذرت میخواهیم که اذیت میشی!!!
شب اول که میخواستم از تخت بیام پایین تا شیفت پرستارخودم فقط تونستم سر جام بشینم .انقدر دختره تشویقم کرد و ازم تشکر کرد که این همه به خودم زحمت دادم .بعد از یه ساعت اومد گفت یه نفر که با من عمل داشته و از من بزرگتر هم بوده امروز راه رفته و اگه تو هم راه میرفتی خیلی خوب میشد .شیفتش که عوض شد و یه پرستار دیگه اومد بهش گفتم که میخوام یکم راه برم .خلاصه با هر جون کندنی بود یه دو قدمی برداشتم .انقدر این یکی پرستاره خوشحال شده بود که بغلم کرد و هر میگفت "کاوايی سو"یعنی طفلی خیلی اذیت شد.فردا صبحش که پرستار خودم اومد کلی پکر شد که نبوده ببینه من راه رفتم.انقدر اینا تشویقم کردن و از هر کاری میکردم تعریف میکردن که کم کم باورم شده بود دارم شاخ غول میشکونم.
این قسمتش یکم بی ادبیه اما حیفم میاد ننویسم. دو روز بعد از عمل تونستم یکم غذا بخورم .صبح بعدش که پرستارم اومد برای معاینه ازم پرسید که تونستم گاز دفع کنم یا نه .باید قیافه اش رو میدید وقتی جوابشو دادم.کلی برام دست زد و هی میگفت"جوزو"یعنی آفرین.
به شوشو گفتم آدم یاد اون جوکه میفته که یارو گفته بود اگه میدونستم انقدر خوشحال میشید براتون می...دم!!!
خلاصه با پرستارم کلی دوست شدم و موقع مرخص شدن بهم گفت که من خیلی از رابطه تو وشوهرت خوشم اومده و دلم میخواد یه نفر رو پیدا کنم که رابطه مون مثل شماها باشه و اگه تو کسی رو میشناسی منو بهش معرفی کن.
همه اینا رو با خنده و شوخی میگفت ولی جدی امیدوارم یه نفر رو مثل خودش خوش رو و مهربون پیدا کنه.