<$BlogRSDUrl$>



online-->

اقتصاد و نظر سنجی...
حتمن شده که دلتون بخواد تو شرایط دیگه ای باشید.منظورم به علت ناراضی بودن از یه وضعیت نیست که خوب طبیعیه آدم دلش میخواد تو یه شرایط بهتر باشه.منظورم وقتی هست که همه چیز مناسبه اما یه دفعه آدم به خودش میاد میبینه چقدر دلش میخواست با تجربه حالش برمیگشت ویه مسیر دیگه رو میرفت یا اینکه از اول سرنوشتش عوض میشد.
یکی از چیزهایی که من خیلی دلم میخواد در مورد خودم عوض میشد یا از اول یه جوری دیگه ای بود رشته تحصیلیمه.
رشته هایی که دوست دارم بخونم شامل:جغرافیا (یا جغرافیای سیاسی)اقتصاد،مدیریت،طراحی لباس و باستانشناسی و از همه مهمتر همون فیزیک یا مهندسی مکانیکه.
بر حسب زمان یکیش یادم میاد و افسوس میخورم که چرا موقع انتخاب رشته دبیرستان یا دانشگاه انقدر اطلاعات نداشتم که با وجود علاقه ام یک رشته دیگه رو انتخاب کنم.البته در نهایت هم یکی از همین رشته ها رو انتخاب کردم که باز جای شکرش باقیه.حالا با خوندن مقاله بی بی سی یاد این موضوع افتادم.
به کسانی که به اقتصاد علاقه دارند پیشنهاد میکنمکه این مقاله بی بی سی رو بخونید. من همیشه دلم میخواسته از اقتصاد و کلمات و اصطلاحهای قلنبه سلنبه اش بیشتر سر در بیارم:
"سپس نوبت به تحليل اقتصادی آقای لويت درباره سقط جنين و ميزان بيکاری می رسد که آمريکا را بهت زده کرده است. وی ادعا می کند هشدار آخر الزمان گونه بيل کلينتون، رييس جمهور سابق آمريکا، درباره موج جنايت در دهه ۱۹۹۰ به دليل حکم تاريخی سال ۱۹۷۳ ديوان عالی اين کشور که سقط جنين را در ايالات متحده قانونی اعلام کرد، تحقق نيافت.
اين نويسنده استدلال می کند که زنانی که احتمالا بيشتر از بقيه از قانون بهره گرفتند، زنانی فقير و مجرد بودند که فرزندانشان، چنانچه به دنيا می آمدند، چه بسا "زندگی غمبار و احتمالا مجرمانه" می داشتند.
متوجه هستيد اين استدلال به کجا ختم می شود؟ کوتاه سخن اين که کتاب "اقتصاد غريب" با اتکا به آماری که نشان می دهد ۲۰ سال بعد از تصويب آن قانون، ميزان جرم در آمريکا کاهش يافته، ادعا می کند سقط جنين قانونی، بسياری از تبهکاران آينده را کشت. اين ادعايی نامطبوع است و خشم بسياری را در آمريکا برانگيخته است. اما آقای لويت پای حرف خود ايستاده است.
..."
کسی خبر داره این کتاب تو ایران پیدا میشه یا نه؟
**********
مسخره است همه جای دنیا نظر سنجی میکنن تا از روشها و برنامه ها یا هر چیزی فیدبک بگیرن و با نتیجه اون بتونن سیاستهای بهتری رو پیاده بکنن.تو ایران اگر کسی هم این زحمت رو به خودش بده تا در مورد نظر عمومی اطلاعات درستی بدست بیاره محاکمه میشه.بهش هزار تا انگ می بندند.آخر هم یه هشت _نه سالی میره زندان تا هم خودش هم دیگران یاد بگیرن دیگه از این روشهای علمی غربی برای جامعه گل و بلبل اسلامی ما استفاده نکنن.
به قول مظفرالدین شاه :همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.مارو چه به این قرتی بازیها.