<$BlogRSDUrl$>



online-->

همگروهی های ژاپنی...
طبق معمول همیشه گروه ما که هر وقت ریپورت یا پرزنتیشن داریم با یه تاخیر که هزارساعت طول میکشه ،امروز هم میره که تا عصر اینجا باشم.صبح با خیال راحت اومدم اینجا که تا کارگاه خلوته و تا عصر که ریپورت دارم بشینم کارهامو انجام بدم اما زهی خیال باطل.از در که وارد شدم دیدم گوش تا گوش آدم نشسته که روزهای معمولی هفته هم اینطوری همه منظم اول صبح اینجا نیستن. یکی از بچه های گروه داره یه ماه دیگه برای تست یه راکت میره فرانسه.من از قبل خبر نداشتم اما امروز قرار بود یه پرزنتیشن نیم ساعته داشته باشه که دو ساعت و نیم طول کشید.حالا همه برنامه شون عقب افتاد یکی از بچه ها هم که آخر هفته ها رو توی شیرینی پزی کار میکنه اومد خواهش کرد ما (من و پسری که با من کار میکنه) وقتمون رو با اون عوض کنیم که به کارش برسه که البته ما چون خیلی جنتلمن و جنتل خانوم بودیم قبول کردیم.
همینطوری که تو اتاق تاریک پرزنتیشن نشسته بودم و داشتم سعی میکردم بفهمم این پسره چی داره میگه (چون ژاپنی من خیلی خوبه تو هر نیم ساعت یه کلمه از حرفهاشو میفهمیدم!!!)،رفتم تو فکر که من چقدر با اعضای این گروه تفاوت دارم.دخترم چون تو رشته ما کمتر دختر دانشجو هست و من هم اولین عضو مونث این گروه هستم.خارجیم که این اولین بار نیست اما خارجی های قبلی همه چینی و کره ای بودن و حالا هم یه ویتنامی که به خاطر نزدیک بودن جغرافیایی خیلی با خود اینها متفاوت نیستن.تنها کسی هستم که همه باهام به زبون دیگه ای غیر از زبون خودشون حرف میزنن و این باعث شده من تو خیلی چیزها نتونم اونجور که دلم میخواد حضور داشته باشم .اما با همه تفاوتی که با همشون دارم اولین مجموعه ای هست که من انقدر احساس راحتی از بودن در بینشون میکنم.من هم با گروه هایی که همه اعضاشون زن بوده کار کردم هم با مجموعه ای مختلط و هم با گروهی که همه مرد بودند.اما انقدرکه اینجا فضای کار فرا جنسیتی وجود داره که هیچ جای دیگه من همچین احساسی نداشتم.فقط این نیست انیجا هر کسی سرش به کار خودشه و با همه کنجکاویی که دارن هیچ وقت فضولی بی ادبانه نمیکنن.این رو هم بگم شده که من تا دیر وقت هم با یکی یا چند تا از بچه ها تو کارگاه بودم یا شده که شرایط بی بند و بار بودن هم باشه مثل مهمونی هایی که از بس همشون مشروب میخورن دیگه هیچی حالیشون نیست،اما تنها گروهی هستن که من یک لحظه احساس مزاحمت از طرف هیچ کس نکردم از بس که با جنبه وبا ظرفیت هستند.
همه اینها هم به خاطر مدیریت درست پرفسور گروهمونه و روحیه کار گروهی که همه ژاپنی ها دارند.
ایکاش ما هم یاد بگیریم وقتی تو یه مجموعه قرار میگیریم به جای سنگ انداختن تو کار بقیه و تحلیل بردن انرژیمون برای کارهای بیخودی و خراب کردن تلاش دیگران، وقت و فکر و انرژیمون رو صرف بازدهی و پیشبرد یه هدف بکنیم که هم نظرخودمون و هم گروهمون رو راضی و تامین کنه.
توضیح عکس :اون گروه که عین شکلات رنگ و وارنگند بچه های ما هستند که قبل از بازی بیس بال دارن به گروه رقیب تعظیم میکنن.