<$BlogRSDUrl$>



online-->

برنامه های هنری
بعد یه غیبت کبری بالاخره امروزاومدم که یه چیزی بنویسم
اول یا مهمتر از همه جریان خلیج فارس هست که این روزها همه جا دارن ازش حرف میزنن و کار زشتی که نشنال جیوگرافی کرده .به نظرم خیلی وقاهت میخواد عوض کردن یه نام که کلی تعصب و تاریخ یه ملت پشتشه.ولی از روزی که این خبر پخش شده نمیدونم چرا نگرانم که از اونجایی که زور این عربها همیشه به ما چربیده آخرش نتونیم به حقمون برسیم...باز آیه یاس خوندم ببخشید امیدوارم که تلاشی که همه دارن میکنن نتیجه بده و خلیج فارس همیشه فارس بمونه بنابراین زنده باد ایران
*******
ازماجراهای خیلی اکشن که تو این شهر فسقلی که ما توش زندگی میکنیم اتفاق افتاد این بود که من مفتخرشدم درسه تا برنامه فرهنگی هنری شرکت کنم که جای دشمنم رو هم تو دوتاش خالی نکردم ولی تو یکیش جای همه کسایی که تو ایران نمیتونن از این برنامه ها برن رو خالی کردم..جریان از این قرار بود که شنبه هفته پیش من و شوشو خان دعوت شدیم به یه برنامه رقص و آواز سنتی ژاپنی ...چشمتون روز بد نبینه از همون هایی که تو ایران مسخره میکردن یعنی با یه سری سازهایی که فقط یه سیم داشت مینواختن که هر نتش خدابیامرز یه دقیقه طول میکشید و یه سری پیرزن و پیرمرد هم روش از اون آهنگهایی هست که انگار یکی داره با صدای ریز جیغ میکشه میخوندن و از اون بدتر رقصهای سنتی که یه سری با ماسکهای وحشتناک و لباسهای عجیب و غریب دست و پاشون رو تکون میدادند. دریغ از یکم روح بخشی تو این رقص ..خداییش من هر وقت تو ایران تاتر های خانوم صابری رو میرفتم تا چند ساعت بعدش هنوز مبهوت رقصها و نور پردازی و همه چیز نمایش بودم ..خدا میدونه دلم برای یه تاتر رفتن تو ایران یه ذره شده
بعد از این مثلا نمایش رقص رفتم یه اپرا که البته خیلی از اولی بهتر بود اما انقدر طولانی و قصه هم انقدر لوس بود که خدا خدا میکردم زودتر تموم بشه ولی یه چیزی که خیلی بهم چسبید این بود که از بس یواش یواش آهنگها رو میخوندن من تونستم تمام داستان رو بفهمم و کلی کارخونه قند تو دلم آب شد که مثلا من هم ژاپنیم خوب شده...البته بماند سر اون رقصها تمام داستانها رو اشتباه میفهمیدم و کلی به این خانومه که ما رو دعوت کرده بود حرص دادم البته شوشو خان ما که آخر حوصله است!!!دومی رو جیم زد و من تنها با دو تا پیرزن ژاپنی فرستاد رفتم...ولی خوب از اون جایی که ما اصفهانیها یه ضرب المثل داریم که میگه "دنیا دیده بهتر از ندیده"من هم خدا رو شکر میکنم که این دو مدلش رو هم تو زندگی دیدم...عوض این دوتا که حسابی چرت بود دوشنبه رفتم یه
Irish Dance
که مال یه گروه بود از آمریکا که ظاهرا قهرمان دنیا هم هستند و اولین بار بود میومدن اینجا و برنامه داشتن . هر چی از قشنگی و هماهنگی گروه بگم کم گفتم به خصوص که هر کدوم از آهنگها و رقصها هم یه تم متفاوت داشت از عربی و هندی و عرفانی وتکنو و راک اند رول و هر چی که بخواهید و این باعث میشد اصلا کارشون تکراری نشه و خلاصه کلی خوش گذشت

*******
میگم قراره من تا آخر دسامبر یه مقاله آماده کنم اما نصف کاری که باید انجام بدم مونده تازه یه خط هم از مقاله مذکور نوشته نشده من هم به شدت تنبلی میکنم .یه دوایی چیزی سراغ دارید مشکل تنبلی رو برای یه مدت کوتاه هم شده درمان کنه این مرض داره کم کم برام خطر ساز میشه