بالاخره مشکل کامپیوتر حل شد و من امروز یه دل سیر وبگردی کردم و حالم جا اومد کلی خبر و وبلاگ نخونده داشتم که تو این چهار پنج روزه جمع شده بود و همشو امروز خوندم به همین دلیل تا الان که ساعت شش عصر هنوز هیچ کاری نکردم و حالا هم دارم از سر درد میمیرم هیچ چاره ای هم نیست باید یه کاری بکنم و بعدش برگردم خونه چون ما اینجا باید گزارش روزانه از کارهامون به استاد بدیم ..حالا موندم چی بنویسم میگم خوبه یه لیست از وبگردیهامو بفرستم برا استاد و بگم جان مادرت تو بودی از این همه مطلب میگذشتی نه که نمیگذشتی اون هم میگه باشه تو بورسیه از مالیات ژاپنی ها بگیر بیا اینجا بشین پای درد و دل هموطنهات!!!!!!!!!!!!!!!حتما

**************

دیروز اینجا روز ورزش بود و ما هم رفتیم استادیوم شهر که کلی خوش گذشت اول که کلی رقص های محلی ژاپنی دیدیم که من از یکیش که مال ماهیگیرهای هوکایدو بود خیلی خوشم اومد ......اول که رسیدیم اونجا همینطور که داشتیم از قسمت تماشاگرها پایین رو نگاه میکردیم دیدیم صدای آهنگ معین میاد با شوشو رفتیم پایین دیدیم بعله یه آقا پسر ایرانی اونجا یه غرفه برا ایران راه انداخته و داره به زن و مرد اسثپ هوایی یاد میده!!!!آخه تو یه قسمت از اونجا یه برنامه راه انداخته بودن به نام بازیهای دنیا که از کلی کشور غرفه داشتن و خب جای بسی خوشحالی بود که یه نفر هم همت کرده و برای ایران هم غرفه زده من هم کلی جو گرفتم و نشستم پشت میز که یکی بیاد من براش به فارسی اسمشو بنویسم که مثلا کار فرهنگی کرده باشم اما فقط دو نفر اومدن....جای همگی خالی بعدشم من و شوشو رفتیم قسمت غرفه های خوراکی ....سه جور کباب از غرفه های مصروروسیه و کنیا گرفتیم و اسپاگتی ار ایتالیا که یکی از یکی خوشمزه تر بود و در حال دیدن رقص دختر خانم های خوشگل نوش جان کردیم وجای همه کسایی که نبودن رو خالی کردیم

**************

من هر وقت اینجا یه برنامه میرم همش میگم کاش ایران هم میتونست با همه جای دنیا در ارتباط باشه ..اینجا یه شهر کوچیک تو ژاپن اما انگار هیچ مرزی با بقیه دنیا نداره ولی ما حتی تو تهران هم از این جور برنامه ها نداریم ...کاش این حکومت ما دست از لجبازی و دشمنی با دنیا برمیداشت و میذاشت مردم اونجور که حقشون هست زندگی کنن ..دلم میسوزه وقتی میبینم مردم دنیا دارن چه جوری زندگی میکنن و با هم در ارتباطن اما ایرانیها تو ایران اینطور منزوی شدن