تا اطلاع ثانوی شبکه خراب است
از ديروز بعد از ظهر تا الان که من دارم مينويسم شبکه قطع شده البته فقط تو دپارتمان مکانيک و بقيه قسمتها مشکلی ندارن علتشم اينه که کلي ويروس اين قسمت پيدا شده و مرکز کامپيوتر هم تا مشکل بر طرف نشه وصلمون نميکنه .کامپيوتر من هم ويروس گرفته نميدونم هم که بايد چي کارش کنم يه دفعه هم اين ويروس ها بلايي سر من آوردن که خدا براي کسي نخواد... دو هفته مونده به آخر ترم پيش تمام کارهايي که کرده بودم رفت رو هوا و کپي هم که تو کامپيوتر يکي از بچه ها نگه داشته بودم همش تو کپي پيست کردن پريد خلاصه بقيشو نميگم که يه اتفاق بد ديگه هم افتاد در حالي که من يه هفته وقت داشتم که يه خلاصه از کارهامو براي يه کنفرانس بفرستم(براي فارغ التحصيل شدن تو فوق بايد يه بار تو ايجور جاها مقاله بديم که بتونيم وارد دکترا بشيم) و خب از دستش دادم ولي نميدونم چطوري همه چيز در کمال نااميدي درست شد و حتي ديتا هام بهتر از دفعا قبلش شدن و همين باعث شد که به جاي اون کنفرانس که تو ژاپن بود برم يکي ديگه تو کره و کلي هم بابتش ذوق مرگ شدم(من هميشه ميگم تو اتفاقهاي بد يه حکمتي هست) ... امروز هر چي اينترنت رو چک ميکردم و ميديدم نميتونم وصل بشم احساس ميکردم دستم از همه دنيا کوتاه شده خلاصه تا ظهر بيشتر دوام نياوردم و رفتم کتابخونه و بعد از خوندن چند وبلاگ و اخبار و چک کردن ميل باکس تازه احساس کردم نفسم داره باز ميشه...عين معتاد ها شدم يعني اگه هر روز اين کارها رو نکنم تا شب کلافه ميشم....ما تو خونمون کامپيوتر نداريم وآخر هفته ها که دانشگاه نميام وقتي دوشنبه ميام دانشگاه عين معتادها که بعد از چند وقت بهشون مواد ميرسه ميشم و حريصانه شروع ميکنم به خوندن مطالب جديد.....ولي عوضش امروز تونستم کلي کاربکنم تقريبا اندازه يه هفته کار کردم و الان هم ميخوام برم کنابخونه و يه گزارش حسابي براي استادم بنويسم ...گفتم حالا که دارم ميرم اينها رو هم بنويسم و بريزم رو ديسکت و ببرم اونجا و از اونجا بذارم تو وبلاگم چون اونجا نميتونم بي اجازه فارسي رو فعال کنم ......ولي واقعا خداکنه هر از چند گاهي شبکه رو قطع کنن تا ملت به کارشون برسن