$BlogRSDUrl$>
Lab Statueديشب داشتم يه سريال که بعد از يک ماه هنوز نميدونم اسمش چيه نگاه ميکردم که بر حسب تصادف خيلي پليسي نيست چون من نميفهمم اين ژاپني ها که به اندازه سر سوزن استعدادِ هنري ندارن چرا اصرار دارن سريال هاي مهيج پليسي بسازن
اي کاش خدا يکم از پشتکار اينا رو ميداد به ما عوضش يکم از استعداد ما رو ميداد به اينا اينجوري يکم ايرانيها از حس آماده خواهيشون کم ميشد و ياد ميگرفتن که براي خواسته هاشون زحمت بکشن و اين بيچاره ها هم مجبور نبودن زور بزنن هنر رو هم مثل تکنولوژي نهادينه بکنن چون فکر کنم اين يکي رو نتونن از همون راهي برن که تو بقيه چيزها پيشرفت کردن شايد هم شد!!!خلاصه اينکه اين سريال هم طبق معمول راجع به چند تا زن و مردن که همه از هم خوششون مياد و مشغولِ فداکاري براي همديگن !! اوجِ احساس نشون دادنشون هم اينه که به هم تعظيم ميکنن و حي بي خودي از هم تشکر ميکنن مثلاتو اين قسمت دو تا که قرار بود با هم ازدواج کنن از هم جدا شدن و در تمام طول صحنه به فاصله 2 متر از هم ايستاده بودن و اشک ميريختن و آخر سر هم از هم بابت 3 سالي که با هم بودن تشکر کردن و بعد از يه تعظيم طولاني تا کمر از هم جدا شدن!!!!!!!!حالا آدم مقايسه ميکنه با ما ايراني ها که تو اين جور مواقع اول که تا هفت پشت فاميل در گير ميشن بعد هم با کلي داد و دعوا و اشک و دل شکستن و ناله و نفرين ....اما راستش انگار مالِ ما طبيعي تره يا شايد هم اينا خيلي متمدنن ![]() This statue is put in front of our lab next to the door since I came here and never has been moved,I don't know which of student or when put that there,it is like a doll ,a beautiful lady worn kimoni making rice ball.
|